خلاصه روانپزشکی کاپلان و سادوک جلد اول
خلاصه روانپزشکی
زبان | فارسي |
نویسنده | بنجامین جیمز سادوک، |
مترجمان | دکتر فرزین رضاعی |
ناشر | ارجمند |
سال انتشار | 1402 |
نوبت چاپ | 9 |
شابک کتاب | 9786002004437 |
جلد کتاب | گالینگور |
قطع | وزیری |
تعدا صفحات | 848 |
خلاصه روانپزشکی کاپلان و سادوک جلد اول
مقدمه
کتاب خلاصه روانپزشکی کاپلان و سادوک سالهاست در بین روانپزشکان و روانشناسان بالینی به عنوان منبعی معتبر شناخته شده است و رویکرد چند جانبه مولفین سبب شده روانپزشکان، روانشناسان و سایر متخصصین علوم رفتاری بتوانند از این کتاب بهره گیرند. تفاوت مهم ویراست فعلی کتاب با ویراست قبلی لحاظ کردن نسخه جدید دستنامه تشخیصی و آماری اختلالات روانی (5-DSM) و ملاکهای تشخیصی آن است.
با آنکه به DSM انتقاداتی وارد است اما به عنوان زبان مشترک متخصصین علوم رفتاری و پیشبرد پژوهشهای این حوزه نقش ارزشمند و غیر قابل انکاری داشته است و آموختن آن مقدمه ضروری شناخت بیماریهای روانپزشکی محسوب می شود در مورد ترجمه حاضر و نیز تفاوتهای مهم 5-DSM با DSM– IV موارد زیر شایان توجهنده در ویراست پنجم DSM به جای واژه عقب ماندگی ذهنی (mental retardation) از اصطلاح کم توانی دهنی ( Intellectualdisability) استفاده شده که به نظر می رسد بیشتر به علت استیگما (انگ) و بار معنایی ملفي عقب ماندگی ذهنی بوده است.
مقدمه
این دیدگاه در ترجمه قبلی کتاب خلاصه روانپزشکی از سوی اینجانب اعمال شده بود و در ترجمه قبلی به دلیل همین استیگما در برابر واژه mental retardation از اصطلاح کم توانی ذهنی استفاده شده بود، استیگمای اختلالات روانپزشکی موضوع مهمی است که باید جدی گرفته شود و نامگذاری اختلالات باید عاری از هرگونه بار ارزشی و قضاوتی باشد. در مورد ترجمه دمانس نيز همون سیاست در پیش گرفته شد و به جای واژه ازوال عقل، که متاسفانه به متون رسمی و اداری کشور نیز راه پیدا کرده است از واژه ازوال ذهن، استفاده شد.
در زبان فارسی عقل بار ارزشی خاصی دارد و به عقیده اینجانب استیگمای نهفته در این اصطلاح می تواند در راه مراجعه زودهنگام بیماران و یا خانواده ایشان مانع ایجاد کند، به خاطر داشته باشیم استیگمای بیماریها پدیدهای عمدتأ فرهنگی است و به کارگیری اصطلاحات نامناسب از سوی ما مترجمین می تواند پر شدت آن بیفزاید
یکی از عناوین تشخیص جديد 5-DSM اختلال کژتنظیمی خلقی ایذایی (disruptiw mood dysregulation) است که هدف از طراحی آن نگرانی مریوط به تشخیص گذاری بیش از حد و متورم اختلال دوقطبی در کودکان بوده است. متاسفانه به کرات مشاهده شده در کودکان و نوجوانان از عنوان تشخیصی اختلال دوقطبی NOS استفاده میشود که نتیجه این کار پرچسپی تشخیصی است که کنار گذاشتن آن به سادگی امکانپذیر نیست. استدلال مولفين 5-DSM این است که مطالعات طولی نشان داده اند بسیاری از کودکانی که دچار کڑتنظیمی خلقی و حملات خشم میشوند و ملاکهای کامل اختلال دوقطبی را تکمیل نمی کنند در دوران بزرگسالی بیشتر به اختلالات افسردگی و اضطرابی مبتلا خواهند شد تا اختلالات دوقطبی
نقد و بررسیها
حذف فیلترهاهنوز بررسیای ثبت نشده است.